امروز 14 فروردین سالروز تولد بانوی سینمای ایران رخشان بنی اعتماد است...
«خیلی حرف دارم اما ...»
برای 55 سالگی رخشان بنیاعتماد
امروز 14 فروردین ماه همزمان با سالروز تولد بانوی اردیبهشت سینمای ایران است. رخشان بنیاعتماد پنجاه و پنج ساله میشود.
به گزارش بخش سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، این کارگردان سینمای ایران که با دستیاری در فیلمهای «آفتاب نشینها»، «گلهای داوودی»، «تحفهها» و «تنوره دیو» فعالیت خود را در عالم فیلمسازی آغاز کرد، در دهه 70 با فیلمهای سینمایی «نرگس»، «روسری آبی»، «بانوی اردیبهشت» و «زیر پوست شهر»توانست یکی از جریانسازترین سینماگران اجتماعیساز ایران باشد.
با «نرگس» که برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی شد و در سالهای بعد با دیگر فیلمهایش سیمرغ بهترین فیلم، فیلمنامه را گرفت و به نوعی رکوردار دارندگان سیمرغهای جشنواره شد و با ساخت «گیلانه» نیز بعد از سالها این اتفاق را تکرار کرد و سال گذشته هم برای «خونبازی» سیمرغ گرفت.
بنیاعتماد پیش از ساخت فیلمهای جریانساز به عنوان اولین کار بلند سینمایی در سال 66 «خارج از محدوده» را ساخت که آن فیلم برنده جایزه جشنواره فیلمهای کمدی ایتالیا شد و در سالهای 67 و 68 به ترتیب «زرد قناری» و «پول خارجی» را جلوی دوربین برد تا اینکه در سال 70 «نرگس» را ساخت.
اما بنیاعتماد بعد از سالها فعالیت و کارنامه پر کار هنری در یادداشت کوچکی که دو سال گذشته برای برنامهی بزرگداشتش در سینما تک نوشت؛ آورده بود: بیش از همه، حسرت نگفتهها را دارد.
بنیاعتماد در گفتوگویی دربارهی علاقهاش به ساخت فیلمهای اجتماعی گفته بود: «من کار فیلمسازی را زمانی شروع کردم که پایههای سینمای اجتماعی در میان جمعی از مستندسازان تلویزیون گذاشته شد. نگرش آن فیلمسازان و بهکارگیری دوربین بهعنوان سلاحی در برابر نابرابریهای اجتماعی، نگاه مرا به سینما شکل داد؛ هر چند، چند سال دیگر آن جمع به دلیل نگاه مدیریت دولتی تلویزیون از هم پاشید.
من به عمد به سراغ ساخت فیلمهای اجتماعی نرفتهام، بلکه این موضوعات هستند که مرا انتخاب و درگیر میکنند و این امر به نگاه من به جهان هستی باز میگردد.»
بنیاعتماد را قبل از اینکه یک فیلمساز شاخص و مطرح در سینمای اجتماعی داستانی ایران بدانیم، باید او را مستندساز معرفی کرد، همانطور که خودش بارها در سخنان خود مطرح کرده است؟ وسوسه ساخت مستند را همیشه دارد و گفته است: «اگر یک مقدار پولدار بودم و سر حال، همیشه مستند میساختم، چون آنقدر مساله برای مطرح کردن در این زمینه وجود دارد که خارج از تصور است.»
به دلیل همین دغدغههای همیشگی بنیاعتماد است که در کارنامه سه دهه فیلمسازیاش در سینمای ایران، ده فیلم مستند شاخص میبینیم، فیلمهایی که در سالهای مختلف فیلمسازیاش حتی بعد از ساخت چند فیلم سینمایی داستانی ساخته میشود.»
از ساخت فیلمهای مستندی همچون «فرهنگ مصرفی»، «تدابیر اقتصادی» و «تمرکز» که در سالهای 58 تا 65 برای تلویزیون ساخت تا فیلمهای مستندی که در سالهای 70 تا 72 همچون «این فیلمها رو به کی نشون میدین؟» که این فیلم به وضعیت تاسفبار زندگی 400 خانوار از ساکنان گودهای تهران پرداخت و همین فیلم مستند باعث شد شهردار وقت این خانوارها را از آن منطقه به منطقه بهتری جا به جا کند و دو سال دوربین بنیاعتماد و گروهش همراه این خانوادهها سرگذشت آنها را دنبال کرد.
بنیاعتماد علاوه بر ساخت مستندهای وقایعنگارانه اجتماعی تلخ، فیلم مستندی همچون «آخرین دیدار با ایران دفتری» را در سال 74 ساخت که همراه با ایران دفتری چند روزی بر روی صحنه تئاتر واستودیو ژورک، مکانهای یادآور یک عمر کار بازیگری او را به یاد آورد و در شرایط پرالتهاب و هیجانانگیز انتخابات ریاست جمهوری در سال 80 «روزگار ما» را ساخت در حالیکه ده روز قبل از انتخابات تصمیم به ساختش گرفت. فیلمی که به گفته خودش «سندی است که اگر روند اصلاحات به شکست برسد باید در مقابل تاریخ جواب داد»
مهمترین دغدغه بنیاعتماد همانطور که در آن سال در میزگرد ایسنا گفت؛ این بود که این دوران را ثبت کند، دورانی که شاید برای او که تجربههای بیشتری داشته و بهگفته خودش قابل پیشبینی بود ولی برای جوانان فقط شور بود و اینکه روند اصلاحات در مسیری میافتد که تغییرات اساسی به وجود آید و این ثبت فقط به وسیله دوربین مستند میتوانست اتفاق بیفتد.
و او طی دو سال گذشته و در اولین نمایشهای «خونبازی» آخرین ساختهی سینماییاش هم دوباره تاکید میکند: «با وجود معضلات گوناگون اجتماعی که در گوشه و کنار ماست، بیانصافی است دربارهی گل و بلبل فیلم بسازیم.
در شرایطی که گفته میشود در جامعه ما هر 3 دقیقه 1 نفر معتاد میشود و طبق آمار سازمان ملل، ایران دارای رتبه درمصرف مواد مخدر است،حمایت وظیفه است نه کمک.
هرچند به تنوع سینما معتقد هستم، اما تصور میکنم نباید به دلیل ابزار فرهنگی خاصی که ما فیلمسازها در اختیار داریم، چشممان را به معضلات اجتماعی ببندیم و تصور کنیم تافتهای جدا بافته هستیم و نباید فراموش کنیم در کجای دنیا زندگی میکنیم. »
بنیاعتماد هدف اصلی از ساخت این فیلم را نگرانیش از وجود اعتیاد در جامعه میداند: «اعتیاد خطری است که جوانان را تهدید میکند و از این معضل در شرایط فعلی میتوان به عنوان یک جنگ نام برد. یک جنگ پنهان اما سرمایهای که از دست میرود، خیلی بالاتر از جنگ است.»
و بنیاعتماد درگفتو گویی با ایسنا گفته بود: «من اساسا آدم تلخبینی نیستم و دوست ندارم که چنین تفکری را در فیلمهایم جای دهم ولی من بیش از اندازه واقعبین هستم و خیلی از حقیقتها حرف میزنم، پس دغدغه من به اندازه کافی تلخ است و به جوهر وجود انسان که از طاقتفرسایی و مقاومت او سرچشمه میگیرد، میپردازد پس میبینید که من برای ویترین فیلم نمیسازم بلکه برای پرده فیلم میسازم و امیدوارم که بالاخره یک روز ملاک جماعت تصمیم گیرنده از این مرحله منجمد خارج شود.»
به گزارش ایسنا، بنیاعتماد در ابتدای سال 86 آخرین ساختهی سینماییاش «خونبازی» را به نمایش عمومی گذاشت و اوایل سال 87 دکتری افتخاری خود را از دانشگاه لندن گرفت.
کارگردان «روسری آبی»، «زرد قناری» و «خونبازی» به خاطر مشارکت در سینمای جهان و پرداختن به جامعه و فرهنگ ایران مدرک افتخاری دریافت کرد.
او اسفند ماه سال 87 در جشنواره فیلم شهر پس از اولین نمایش جدیدترین مستندش «حیاط خلوت خانه خورشید » گفت: امیدوارم این فیلم شرایطی را بوجود بیاورد که هر چشم بینایی را به فکر وادار بکند.
این کارگردان سینمای ایران گفت: امیدوارم شرایط دیده شدن، واقعیتهایی که سالهای سال سعی کردند با دید سیاسی، بر آنها سرپوش بگذارند فراهم شود و افرادی که تریبونی دارند، فضایی را بوجود بیاورند که شرایط تاسیس مکانهایی همچون «خانه خورشید» فراهم شود و ضرورت وجود چنین فضاهایی احساس شود. مهمتر از بحث درباره خود این فیلم، توجه به موضوع مطرح شده در آن و زندگی درد بار زنان مشابه اهالی «خانه خورشید» اهمیت دارد. از طرف دیگر این فیلم ادای احترامی است به همه کسانی که در زمینه آسیبهای اجتماعی بینام و گمنام تلاش میکنند. این فیلم به دوبانوی تلاشگر ، «لیلی ارشد» و «سرور منشی زاده» که میتوان از آنان به عنوان شهروندان نمونه یاد کرد تقدیم شده است.
بنا بر این گزارش این کارگردان سینمای ایران در جدیدترین ساختهی مستندش روایتی یک ساعته از خانه خورشید به عنوان «مرکز گذری کاهش آسیبهای اعتیاد زنان» دارد، مکانی که در دروازه غار تهران قرار گرفته است و به عنوان مکان امن گروهی از زنان آسیبپذیر اجتماعی تحت نظارت بهزیستی اداره میشود.
رخشان بنی اعتماد در بخش دیگری از سخنانش گفت: من خیلی حرف دارم. خیلی حرفهایی که در ظرفیت 60 دقیقهای فیلم نمیگنجید. با این حال نترسیدم که فیلم پُرگو شود، بلکه تمام سعی من بر این بود که روایتی از خانه کوچکی داشته باشم که کمتر از صد متر است، اما بیش از صد زن آسیب دیده را در طول روز میزبانی میکند.
مبارک باشه. کلاه قرمزی بی نظیر بود. اشک ها و لبخند ها رو که مثل شما ندیدنم؛ نظر هم در موردش نمی دم.